پیش از ۱۹۹۰، صنعت استمپ فلزی چین هنوز بسیار ضعیف بود و بیشتر کارخانههای استمپ فلزی ماشینهای ضربههای قدیمی بودند (آنها که با استمپهای کناری رانندگی میکردند). در آن زمان، من یک بار به یک کارخانهی نشانگر هاروارد ملاقات کردم، و انتقال قسمتها هنوز با حمل لاغر و سطل حمل میشد. با توسعه بیشتری از تغییرات و بازگشت، شرکتهای بیشتر و بیشتری از شرکتهای خارجی به چین وارد شدند، و صنعتهای مختلف نیاز بزرگی برای بخشهای چاپ فلز دارند. در آن زمان، کارخانههای پارههای فلز داخلی از پایان درخواست به عنوان نتیجه و کیفیت دور بودند. در نتیجه، بسیاری از کارخانههای استمپ فلزیهای خارجی در چین کارخانهها را ساختهاند.
در آن زمان، کارخانههای پرچمزدن بهتر hardware در چین در اصل شرکتهای سینگپوری و ژاپنی بودند، و کارخانههای پرچمزدن hardware در تایوان به عنوان صفحه دوم به نظر گرفته میشد. اما حالا متفاوت است. بعد از نزدیک ۲۰ سال توسعه، کارخانههای فلزی آمادهکنندهی خانوادهمون سرنخ در دستبندی دائمی را گرفتهاند، در حالی که شرکتهای آمادهکننده در سنگاپور و ژاپن تنها پرداخت برند باقی ماندهاند.
از تاریخ توسعه صنعت استمپ داخلی می تواند به سه مرحله جمع شود:
اولین مرحله از ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۰ بود، یک دوره توسعه سریع، که می تواند به عنوان مرحله "توانایی". در طول این مدت، کمی از توانایی تولید وجود داشت، با تولید وزن شدیدی از نیازهای زیادی. شرکتهای خارجی که تولید شدهاند، سودهایی کاملاً در توانایی و سطح تکنولوژی تولید میکردند. فروشهای صنعت استمپ نسبتا آسان است برای انجام. مشترکها نقاشی میآورند، و تا زمانی که شرکت توانایی آن را انجام دهد، معمولاً آنها را تعیین میکنند. در این زمان، کارخانههای پارهای از دستگاههای داخلی ما در مرحله یادگیری و شروع بودند. بعضی شرکتهای خصوصی خودشان تجارتهای خود را شروع میکردند، شروع میکردند با یک مصاحبهای از سوی شرکتهای خارجی، توسعهگیری به دو، سه، صد.... و سپس مرکز تکنولوژیهای خود در طول این مدت، کارخانههای نشانگر فلزی بزرگها در حال ساخته شدهاند.
مرحله دوم از ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۷ است، مرحله مسابقه کامل که می تواند به عنوان مرحله قیمت نامیده شود. در این نقطه، کارخانههایی که از قسمتهای پرچمزدن سختهایی بیشتر میتوانند آنها را تولید کنند، و کیفیت بسیار بهتر شده است. رقابت قيمت خيلي سخته اگر مشتری برای یک نوشته و نوشته ۱ یوان پیشنهاد میدهد، در حالی که شرکتهای دیگر ۸۰ سنت را نوشته میکنند، احتمال زیادی از دست دادن این دستور وجود دارد. پس فشار بزرگتر شد و سود پایین شد و صنعت حرکت آهن مانند این ساخته شد.
سطح سوم، بعد از سال ۲۰۰۷، می تواند به عنوان سطح "ارزش" نامیده شود. چرا از سال 2007 شروع کردیم؟ چون آیفون اپل این سال به سرعت به زندگی مردم وارد شد.
اضطراری آیفون به اندازه ای ارزش مردم را به سوی محصولات تبدیل کرده است. قبل از این، نوکیا پادشاه کامل در صنعت موبایل بود، و قیمت ها ارزونتر و ارزونتر شدند، با بسیاری که حتی تلفن ها را به عنوان یک هدیه آزاد پیشنهاد می کنند وقتی با شبکه ارتباط داشتند. بعد از اینکه آیفون رسید، با قیمت بیش از 4000 یوان، همه هنوز به خریدنش عجله کردند، دیر ماندند و آماده شدند تا خریدنش. این یک نمایش ارزش است. در نظر عملکرد و استیست، آیفون بسیار قویتر است، و نگه داشتن آیفون بسیار بالا به نظر میرسد.
در این لحظه، بعد از اینکه مشتری در مورد قیمت بپرسه، آنها به سوی شما می آیند تا بحث کنید که چرا ۱ یوان را نقل می کنید و بقیه ۸۰ سنت را نقل می کنند، تفاوت بین تکنولوژی فناوری قطعات هاروارد شما و بقیه چیست، تفاوت بین قطعات چاپ هاروارد چگونه می آیند، و اگر از بقیه گرون تر باشید، چه سودهایی می توانید به این محص اگر دلایل بسیار کافی وجود دارد، مشتریان هم احتمالا با قیمت بالا خرید می کنند.